بدون عنوان
کمانگیر کوچک
نی نی کوچولوی قهرو
قربونت برم اینجا تو با مامانی دعوا کردی و رفتی بغل بابایی پس من چی؟؟ &...
نویسنده :
مامان محمدیاسین و یسنا گلی
22:42
جمکران تابستان93
قربون اون قلب کوچولوت
رفتن به پیش دبستانی
سلام شازده پسرم.. اول مهر مثل همه ی بچه ها تو هم با شوق راهی مدرسه شدی.اول قرار شد بری مهد پارسالت واسه پیش دبستانی اما بابایی گفت مدرسه بهتره..خلاصه به حرف بابایی شدو تو دبستان غیر انتفاعی دخترانه که پیش دبستانیش مختلطه ثبت نامت کردیم.وقتی گذاشتمت و خواستم بیام تو چهره ی نازت اخمای کوچولوت پیدا شد.ازم جدا نشدیو گفتی باید بمونم.اما نمی تونستم چون مدرسه ی خودمم دیر شده بود.تو محیط جدید ی وارد شده بودی که جدی تراز مهدقبلیت بود...خیلی دلم گرفت هیچوقت یادم نمیره. همه اش چشمت به بچه هایی بود که ماماناشون کنارشون بودن.منم وایسادم تا بری کلاس اما تو خیلی دلتنگی می کردی. چند روزیه خیلی ساکت شدی دیروز احساس کردم کسلی و امروزف...
نویسنده :
مامان محمدیاسین و یسنا گلی
22:34
نفس مامانی
خوابیدن های فسقلیم
42روزگی محمدیاسین 52روزگی محمد یاسین 32 روزگی محمد یاسین ...
نویسنده :
مامان محمدیاسین و یسنا گلی
14:35